عاشورای سال 61 (ه.ق) هنوز پایان نیافته است، قصه پر غصه کربلا همچنان جاریست و داستان شام، خیال تمام شدن ندارد!
در کربلا هر کس که دل در گرو محبت حضرت حق داشت، به یاری امام خوبی ها آمد. همه شنیده ایم که وهب، آن جوان مسیحی چگونه جان خود را فدای حضرت دوست نمود.
حالا بعد از گذشت قرن ها، شبیه این ماجرا در دفاع از حرم اهل بیت تکرار می شود.
دَنی نام جوان داستان ماست. دنی جورج جحا که معروف شد به "ابوعرب" متولد روستای "صیدنایا" از توابع دمشق است، دنی هنگامی که متوجه شد سلفیون قصد حمله و تخریب حرم حضرت سکینه (س) را در اطراف دمشق دارند، به یاری هموطنان مسلمان خود شتافت و با پوشیدن لباس رزم، به نیروهای مردمی سوریه پیوست .
در یکی از روزهای نبرد، تروریست ها به منطقه داریا و حرم حضرت سکینه حمله کردند."دنی جحا" هنگام حمله تروریست های وهابی به مرقد حضرت سکینه (س)، مردانه جلوی آنها ایستاد تا وارد مرقد مطهر نشوند. او با این اقدام شجاعانه به شهادت رسید.
"عمامه را باز کرد و سربند یا زینب بست؛ می گفت این بار می خواهم در قامت رزمنده ای ساده بجنگم!"
روایتی از رشادت های روحانی مدافع حرم شهید حجت الاسلام علی تمام زاده که همراه برادران افغانش در قالب لشکر فاطمیون عازم سیر الی الله شد.
آن روز مشهد حال و هوای دیگری داشت. شهر پر شده بود از تصاویر دو شهیدی که قرار بود تشییع شوند. با یک نگاه به تصاویر آنان و چشمان بادامی این دو شهید می شد حدس زد که از اتباع کشور همسایه یعنی افغانستان هستند. اما حال و هوای شهر تغییر کرده بود. گروه موزیک برای تشییع آنان مارش عزا می نواخت و جمع زیادی از ایرانیان در این مراسم حضور داشتند.
این آغاز یک تغییر فرهنگی و ترویج نگاه انسانی به شهید افغانستانی متولد و ساکن جمهوری اسلامی شد. سرداران بزرگ نظامی ما سر بر تابوت شهدا گذاشته و گریه می کردند. سربازان نیروی انتظامی همراه مردم زیر تابوت شهید را گرفتند. انسانها براساس تقوایشان ارج نهاده شدند. اینجا زیر پای شهیدان، دیگر قومیت ملاک نبود.
روز بعد سرداران بزرگ نظامی ما برای ادای احترام به منزل این شهدا رفتند و ماجرا ادامه پیدا کرد...
فیلم مستند ویژه شهید میثم نجفی در ادامۀ مسیر تولید برنامه برای شهدای مدافع حرم، اینبار به سراغ میثم نجفی پاسدار جوان و پر امید قرچکی رفته تا ضمن همراهی با نگاه خردسال حلما دختر شهید گوشه هایی از حال و هوای بسیجی و عاشقانۀ او را به تصویر بکشیم.
این مستند در تاریخ جمعه 7 خردادماه 1395 از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت.
«به شهدای دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام بهطور ویژه افتخار میکنیم.»
این جملهای است که رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صمیمانه با جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم اهلبیت علیهمالسلام بیان کردند.
این نرم افزار با هدف آشنایی هر چه بیشتر شما سروران گرامی با بزرگ مرد عرصه های عشق و ایثار، مدافع حریم امن الهی، مدافع حرم حضرت زینب کبری«س»، شهید مدافع حرم محمد حسین مرادی طراحی شده است.
این نرم افزار رایگان است و هدیه آن صلواتی جهت شادی روح شهداء و امام شهداء می باشد.
التماس دعا ...(میم ی)
شهید زنده، سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسمی به بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره ای گفت که بغض، گلوی خودش و حاضرین در مراسم را گرفت. این خاطره از شهید عزالدین جوان هفده ساله لبنانی است که مدتی قبل در دفاع از حرم عمه سادات به شهادت رسید. ایشان اینگونه گفت:
«نوجوان ۱۷ ساله ای که اخیراً (در سوریه) شهید شد، به مادرش می گوید، با توجه به خوابی که دیده ام این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم!
مادر با ناراحتی اجازه تعریف خواب را نمی دهد. اما او برای دوستانش اینگونه تعریف کرد: دو شب است که خواب می بینم روی سینه ام نشسته اند تا سرم را از تنم جدا کنند! من فریاد میزنم و آن وقت است که امام حسین (ع) می آید و می گوید: نترس، درد ندارد... عزیز من! سر تو را خواهند برید. همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را در بر خواهند گرفت! »
مهدی صابری یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم است. او فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) نیروی مخصوص تیپ فاطمیون بوده است. پیکر مطهر این شهید و سه تن دیگر از شهدای تیپ فاطمیون همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دراسفند ماه سال 93 با حضور گسترده مردم شهر مقدس قم از مسجد امام حسن عسکری (ع) به طرف آستان مقدس حضرت معصومه (سلام الله علیها) تشییع و در قطعه شهدای مدافع حرم بهشت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
آخرین دست نوشته این شهید مدافع حرم در ادامه می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم. یا علی اکبر لیلا؛
عشقت میان سینه من پا گرفته * شکر خدا که چشم تو ما را گرفته
دریاب دلها را تو با گوشه نگاهی * حالا که کار عاشقی بالا گرفته
عمریست آقاجان دلم از دست رفته * پایین پای مرقدت ماوا گرفته
گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب * شش گوشه هم با نور تو ماوا گرفته
شهید فرزانه سال 1360 وارد سپاه شد و در عملیات های متعددی حضور داشت. وی پس از بازنشستگی با وجود مجروحیت های بجا مانده از روزهای جنگ به فعالیتهای فرهنگی اش ادامه داد که از آن جمله می توان به مسئولیت در ستاد راهیان نور کشور اشاره کرد.
این مستند در تاریخ جمعه 31 اردیبهشت 1395 از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت.
یکی از شیعیان، به قصد زیارت قبر بی بی حضرت زینب (س) از ایران حرکت کرد تا به گمرک در مرز رسید. شخصی که مسئول گمرک بود، پیر زن را خیلی اذیت کرد و به شدت او را آزار روحی داد. مرتب سؤال می کرد: برای چه به شام می روی؟ پولهایت را جای دیگر خرج کن. زن گفت: اگر به شام بروم، شکایت تو را به آن حضرت می کنم.