ملازمان حرم 313 سوریه :: ملازمان حرم 313
امروز : {پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳}

کتابخونه وب ملازمان حرم 313

در کتابخونه وب ملازمان حرم 313 کتاب های پیرامون موضوع مدافعان حرم در دسترس اند و میتوانید آنها را تهیه و خریداری نمایید.

شهید حرم

سایت شهید حرم سایتی جامعی پیرامون شهدای مدافع حرم است که در جهت شناساندن شهدای مدافع حرم فعالیت دارد.
میتوانید در این سایت اطلاعات مربوط به شهدا را مشاهده و همچنین از آنها استفاده کنید.

زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. (مقام معظم رهبری)

« ملازمان حرم 313 » وبی است برای معرفی شهدای مدافع حرم و نشان دادن اعتقادات استوار و صلابت مظلومانه خانواده‌های آنان؛ شهدای بر آمده از جغرافیای فکری سرزمینی انقلاب اسلامی با همه وسعت آن. از جان برکفان ایرانی گرفته تا مجاهدان عراقی و رزمندگان همیشه حاضر در صحنه حزب الله لبنان. از نبویون اهل سنت ایران گرفته تا فاطمیون و زینبیون افغانستانی و پاکستانی. « ملازمان حرم 313 » پا به عرصه وجود گذاشته است تا نقشی هرچند اندک را در حفظ میراث نسل جدید شهدا ایفا کند.
مردم چی می گن؟

مردم چی می گن؟

روایت افکار عمومیِ جامعه در مورد مدافعان حرم
از دریچه ی دوربین مخفی نصر TV

 



چندی پیش عکسی از یک پسر بچه خردسال که به شوق نوازش پدر به سمت ماکت وی رفته بود در شبکه های اجتماعی و رسانه های بر خط منتشر شد.

در همان ایام تأثیرگذاری این عکس و رسالت برنامۀ از آسمان ما را مشتاق کرد تا مقدمات تولید برنامه از زندگی شهید سعید سامانلو را آماده کنیم.

این مستند در تاریخ 7 آبان ماه 1395 از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت.

 



چند روز پس از عاشورای سال 1392 ،خانواده شهید رسول خلیلی خبر شهادت پسرشان را که به صورت داوطلبانه به عنوان مدافع حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفته بود را شنیدند. خبری که پدر و مادر پس از شنیدن آن نماز شکر می خوانند و تا به امروز خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ سپاس می گویند.

خانواده شهید آرام و صبورند. زندگی ساده و بی ریایی دارند. پدر خودش از رزمندگان جنگ تحمیلی است و مادر خانه دار. وصیت نامه پسرشان را با عشق نشان می دهند. اتاق شهید از روز رفتنش تا به امروز دست نخورده باقی مانده. فقط گاهی مادر گرد و غبار را از آن می زداید و با این کار خاطراتش را مرور می کند. کادوهای جشن تولدش هنوز باز نشده و دست نخورده گوشه اتاق است؛ او درست چند روز قبل از تولدش در نزدیکی حرم حضرت رقیه (س) به شهادت می رسد و فرصتی برای باز کردن کادوهای تولدش را پیدا نمی کند، اما در عوض جشن 27 سالگی خود را در محضر دردانه امام حسین (ع) و خاندان اهل بیت(ع) برگزار کرد.

متنی که در ادامه می خوانید، گفتگویی با مادر این شهید بزرگوار است. مادری که زینب گونه فرزندانش را برای اسلام و انقلاب تربیت نمود.

 



سخنرانی زینب گونه همسر شهید مصطفی صدرزاده، شهید مدافع حرم در روز تشییع پیکر پاک این شهید

وی در این سخنرانی پرصلابت داعش، اسرائیل و آمریکا را شمر و یزید زمان، و حضرت امام خامنه ای را امام حسین (ع) زمان نامید. و تصریح کرد که پس از مصطفی (همسرش)، فرزندانش و خودش نیز جان برکفانه مطیع امر رهبری بوده و در اطاعت از ایشان از جان و مال خویش دریغ نخواهند کرد.

 



عکس خبرگزاری رویترز از فرار مرد عراقی به همراه دخترش از قلمرو تحت اشغال داعش در شهر موصل به سمت نیروهای عراقی


بعضی ها هیچ نمی دانند و فکر می کنند آنها به خاطر پول و مادیات به حرم می روند ، اما  دل های عاشق مدافعان حرم حضرت زینب (س) هیچ یک از مادیات را قبول نکرده و نمی کنند ، این بار قصد داریم در کلام امین (8)، سخنان حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) درباره مدافعان حرم را منتشر کنیم.

 



به سراغ خانواده شهید رضا کارگر برزی اولین شهید مدافع حرم در استان البرز می رویم. شهیدی که شاخصه های فراوانی دارد. کارشناس ارشد برق و... شهیدی که در 24 رمضان 1392 در کنار شهید مهدی عزیزی در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به شهادت رسید. پدرش اینگونه روایت می کند:

رضا فرزند ششم و پسر اول ما است. یعنی بعد از پنج دختر در سال 1358 به دنیا آمد. رضا زودتر از سنش مرد شد. توی 7 یا 8 سالگی نمازش را کامل میخواند، اهل مسجد بود و زودتر از سن تکلیفش روزه هایش را میگرفت.

مسئولیت پذیری رضا بر هیچ کس پوشیده نبود. استقلال رضا، کارکردن رضا در دوران نوجوانی با وجود عدم نیاز مالی، همه و همه نشان از حس مردانگی رضا بود. رضا برخی از تعطیلات تابستان را پیش خودم کار می کرد و در برخی موارد در باغ ها برای میوه چینی کار می کرد. حتی در زمان دانشجویی اش که فکر کنم ترم ششم بود در هنرستان ها مشغول تدریس بود و در زیرزمین خانه ما هم کلاس خصوصی دروس برق و الکترونیک برگزار می کرد! رضا اهل کارهای فرهنگی و مذهبی بود، اهل پایگاه و مسجد بود و مقید به دین.

اما ماجرای عجیبی برای ما در سال ها قبل رخ داد....

 



شهید امیر سیاوشی شاه عنایتی دو سال با همسرش ریحانه قرقانی عقد کرده بودند عشق  و علاقه بین این دو آن قدر زیاد بود که همه آرزوها و برنامه‌های چند سال آینده زندگی شان را با هم چیده بودند. قرار بود اگر پسردار شدند اسمش محمدطاها باشد و دخترشان را نازنین زهرا بگذارند.
 
امیر مثل خیلی از تازه دامادها عاشق زن و زندگی‌اش بود اما درست در زمانی که می‌خواستند زندگی مشترکشان را زیر یک سقف آغاز کنند، همه داشته‌های دنیایی را رها کرد و در اعزام به سوریه شهید شد.

اکنون در این کلیپ که برگزیده ای از مستند ویژه شهید سیاوشی است ، رویاهای همسر شهید که خاکستر شدند را مشاهده می کنید.

 



«حسن قاسمی دانا» یکی از شهدای مدافع حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) است که مدتی پیش در درگیری با تروریست های تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمد. این شهید والا مقام از اهالی شهر مقدس مشهد بود که برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) و مقدسات اسلامی به صورت داوطلبانه به دمشق سفر کرد.

او در کل 22 روز در سوریه بود و بعد به شهادت رسید. عجیب اینکه پیکر این مدافع حرم در روز نیمه ماه رجب و سالروز رحلت جانسوز عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (س) در میان حضور پرشور مردم و مسئولان مشهد در آرامگاه به خاک سپرده شد.

 



 شهید علی اصغر شیردل یکی از پاسداران رشید انقلاب بود که برای کمک به مردم مظلوم سوریه و دفاع از حریم اسلام زندگی آرام خود را رها کرد و داوطلبانه عازم سوریه شد. او در سوم خرداد پنجاه و هفت و در بحبوحه پیروزی انقلاب به دنیا آمد و همیشه می‌گفت تولد من با آزادسازی خرمشهر یکی شده است. او فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی سخت افزار کامپیوتر بود.شهید علی اصغر شیردل از نیروهای مخلص و تحصیلکرده نظام بود که در بین خانواده و دوستان به حسن رفتار و اخلاق شهرت داشت.

اکنون در این کلیپ که برگزیده ای از مستند ویژه شهید شیردل است ، ماجرای انگشتری که باعث شناسایی این شهید بزرگوار شد را مشاهده می کنید.

 



بزرگی برایمان تعریف می کرد روزی از آیت الله سید رضا بهاءالدینی پرسیدند که این مسئله که می گویند شهدا ره صد ساله را یک شبه می روند چطور تفسیر می شود و چطور مقام شهید در یک مدت کم، چنین جایگاه بالایی دارد و در مواردی از بسیاری از علما هم برتر دیده شده است. پاسخ داده بودند که این مسئله صحیح است و شهدا به واسطه ملکه «شجاعت» این مسیر را طی میکنند. آن بزرگ ادامه می داد که البته شجاعت با تهور تفاوت دارد و این تفاوت در «عقلانیت» است. چیزی عقل را بلند مرتبه و کامل نمی کند مگر «ایمان».

شهید سید علی اصغر موسوی فرزند سید ابراهیم موسوی از خانواده مجاهدان افغانی است. سال ها پیش، با آنکه 12 سال بیشتر نداشت در برابر تهاجم شوروی به افغانستان لباس رزم پوشیده و سلاح به دست می گیرد. بعد از سال های بسیار و بنا به شرایط دشواری که طالبان به آنها تحمیل می کند، شبانه به ایران فرار می کنند و در خم پستویی در یکی از محله های شهر ری سکنی می گزینند.

 


صفحات سایت
از دیگر صفحات سایت ما نیز دیدن فرمایید !

محبوب ترین مطالب
  • غایب امروز کنکور کارشناسی ارشد سال ۹۵ + عکس

    جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ب.ظ
  • طرح ختم قران مجید به نیت شهدای مدافع حرم (حتما شرکت کنید)

    پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ب.ظ
  • زیبای من خدانگهدار ...

    چهارشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۹ ب.ظ
  • یادت باشد

    سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۵ ب.ظ
  • آه جانسوز مادر شهید مدافع حرم

    چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۰۹ ب.ظ
  • "عشق،حرم،موتورهزار"(تیزر)

    سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ
  • دوره سوم ختم جمعی قرآن کریم به نیت شهدای مدافع حرم(حتما شرکت کنید)

    چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ
  • فیلم/ بی نیاز به توضیح

    يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ
  • من حبیب هستم

    جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۱۳ ب.ظ
  • بازگشت بابای امیرعلی...

    سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ب.ظ
  • همّتِ مقاومت

    دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۱۹ ب.ظ
  • فیلم مستند ویژه شهید مهدی کوچک زاده(بخش سوم)

    دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۷ ب.ظ
  • بعضی ها داعش رو دوست دارند!!

    سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ب.ظ
  • نماهنگ سپر

    چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۱۴ ب.ظ
  • استخوان های مجیدم سوخته

    پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۱۰ ب.ظ
  • بخش پیامک
  • #1

    تازه دیپلمشو گرفته بود و دنبال کار می گشت که هزینه ای به خانواده تحمیل نکنه، به هر دری زد تا بلاخره یه کار خوب براش جور شد.😍 خیلی راضی بود و با شوق و ذوق کارشو شروع کرد. بعد از چند روز دیدم دیگه نمیره سر کار، گفتم مرتضی جان، کارتو نپسندیدی؟چرا دیگه نمیری؟ لبخندحاکی از رضایت چاشنی نگاه نافذش کرد و گفت: چرا اتفاقا خیلی هم عالی بود، اما صلاح بود که دیگه نرم! بیشتر کنجکاو شدم که بدونم دلیلش چیه؟ کلی پرس و جو کردم تا اینکه گفت رفیقش بیکار بوده و هماهنگ کرده که اون بره... آخه اون زن و بچه داشته و سخته که یه مرد شرمنده ی زن و بچه اش باشه...خاطره ای از زبان خواهر شهید. #والعاقبة_للمتقین #مرتضی_مسیب‌_زاده

  • #2

    مادرم سر حسین آقا باردار بودن اما هیچکس ازین موضوع اطلاع نداشت. حتی نمیدونستیم جنسیت جنین چیه. یکروز مادر بزرگم تماس گرفتن و گفتن پسرشون یعنی عموی وسطی ما خواب دیده خدا به داداشش (پدر حسین)پسری عطا کرده و اسمش رو مختار گذاشتن. دومین اعزام حسین آقا به سوریه، وقتی بی قراری مادرمو دیدم، خواب عمو رو بهشون یادآوری کردم. گفتم یادتونه نام حسین رو تو خواب عمو مختار گذاشته بودین؟شاید حسین انتخاب شده خدا باشه برای انتقام خون اباعبدالله ولی تو این زمونه. این حرف تاثیر زیادی روی مادرم گذاشت و با خیال راحت تری حسین آقا رو راهی سوریه کردن،به امید اینکه پسرشون جزو منتقمین حسین(ع) باشه. خواب عمو بعد از شهادت حسین آقا تعبیر شد. مدافعان حرم در درجه اول منتقم خون اباعبدالله هستن که خودشون آخرین مدافع حرمشون بودن. به نقل از #خواهر_شهید 🌹 #شهید_حسین‌_معز_غلامی

  • دنبال کنندگان

    سفارش کتاب