ملازمان حرم 313 جهاد :: ملازمان حرم 313
امروز : {دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳}

کتابخونه وب ملازمان حرم 313

در کتابخونه وب ملازمان حرم 313 کتاب های پیرامون موضوع مدافعان حرم در دسترس اند و میتوانید آنها را تهیه و خریداری نمایید.

شهید حرم

سایت شهید حرم سایتی جامعی پیرامون شهدای مدافع حرم است که در جهت شناساندن شهدای مدافع حرم فعالیت دارد.
میتوانید در این سایت اطلاعات مربوط به شهدا را مشاهده و همچنین از آنها استفاده کنید.

زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. (مقام معظم رهبری)

« ملازمان حرم 313 » وبی است برای معرفی شهدای مدافع حرم و نشان دادن اعتقادات استوار و صلابت مظلومانه خانواده‌های آنان؛ شهدای بر آمده از جغرافیای فکری سرزمینی انقلاب اسلامی با همه وسعت آن. از جان برکفان ایرانی گرفته تا مجاهدان عراقی و رزمندگان همیشه حاضر در صحنه حزب الله لبنان. از نبویون اهل سنت ایران گرفته تا فاطمیون و زینبیون افغانستانی و پاکستانی. « ملازمان حرم 313 » پا به عرصه وجود گذاشته است تا نقشی هرچند اندک را در حفظ میراث نسل جدید شهدا ایفا کند.


همسر شهید مدافع حرم «غازی علی ضاوی» خطاب به رژیم صهیونیستی:

با کشتن ما، هر لحظه ما را قوی تر می کنید!

 



هوای مه آلود فتنه فضا را پر کرده بود، تنها کسانی که عینک بصیرت بر چشم داشتند راه را پیدا کردند.

قدیر سراسیمه به خانه آمد. لباس بسیج اش را به تن کرد. چفیه اش را به دور گردن انداخت.

گفت آشوب شده، قرآن آتش زدند، عکس امام و رهبر را پاره کردند، اموال عمومی را غارت می کنند، حرمت امام حسین(ع) را نگه نداشتند، دست و سوت میزنند و می رقصند، مسجد آتش می زنند، به رهبر توهین می کنند، اسلام را هدف گرفتند...

از گریه های رهبر دلش گرفته بود. زیر لب دعایی خواند و از خانه بیرون رفت. وقتی که برگشت زخمی بود.
۹ دی ماه فتنه خوابید. روز به روز اوضاع آرام شد.

چند سال بعد خبر آوردند فتنه شده، آشوب شده، قرآن سر نیزه می کنند، اموال مسلمانان را غارت میکنند، به نوامیس مسلمان رحم نمی کنند، آشوب می کنند، مسجد آتش میزنند، اسلام را هدف گرفتند، به حرم خواهرِ حسین بی حرمتی می کنند...

قدیر برآشفت. لباس بسیجی به تن کرد. چفیه بر گردن انداخت. زیر لب دعایی خواند و راهی دیار غربت شد. قدیر تکه تکه شد تا اسلام زنده بماند.

در سالروز حماسه #9دی ماه یادی کنیم از بسیجیان جان بر کفی که هر چه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا دیگر اشک های رهبرشان را نبینند و همانان در راه عقیله بنی هاشم شهید شدند.

یادشان گرامی باد

 


گفته بود می روم «سیستان» ولی از «سوریه» تماس گرفت

گفته بود می روم «سیستان» ولی از «سوریه» تماس گرفت

شهر ری را که رد می کنی و به سه راه ورامین می رسی، اگر چند کیلومتر بنرهای نصب شده یکی از مدافعان حرم را دنبال کنی، درست جلوی منزلش خواهی رسید: فیروزآباد… شهر مملو از تصاویر اوست و سردرِ...

 


نمایی که پیش رو دارید، توسط رسانه های «تروریست های تکفیری سوریه» منتشر شده و یکی از شهدای «مدافع حرم» را به تصویر کشیده است. محل عکس برداری، رودخانه‌ی «العاصی» واقع در منطقه‌ی عملیاتی «جسرالشغور» است.

و چه زیبا آرمیده است شهیدِ «مدافع حرم»، بر پهنه‌ی آب. آبی که اعتقاد داریم مهریه‌ی مادرِ صاحبِ حرم است. نه… شاید باید این گونه می نوشتم: «آب»  مهریه‌ی خودِ «صاحب حرم» است.

هدیه به روح بلندپرواز شهدای مدافع حرمِ حضرت زینب(سلام الله علیها) صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 



محبوب ترین مطالب
  • غایب امروز کنکور کارشناسی ارشد سال ۹۵ + عکس

    جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ب.ظ
  • طرح ختم قران مجید به نیت شهدای مدافع حرم (حتما شرکت کنید)

    پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ب.ظ
  • زیبای من خدانگهدار ...

    چهارشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۹ ب.ظ
  • یادت باشد

    سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۵ ب.ظ
  • آه جانسوز مادر شهید مدافع حرم

    چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۰۹ ب.ظ
  • "عشق،حرم،موتورهزار"(تیزر)

    سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ
  • دوره سوم ختم جمعی قرآن کریم به نیت شهدای مدافع حرم(حتما شرکت کنید)

    چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ
  • فیلم/ بی نیاز به توضیح

    يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ
  • من حبیب هستم

    جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۱۳ ب.ظ
  • بازگشت بابای امیرعلی...

    سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ب.ظ
  • همّتِ مقاومت

    دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۱۹ ب.ظ
  • فیلم مستند ویژه شهید مهدی کوچک زاده(بخش سوم)

    دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۷ ب.ظ
  • بعضی ها داعش رو دوست دارند!!

    سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ب.ظ
  • نماهنگ سپر

    چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۱۴ ب.ظ
  • استخوان های مجیدم سوخته

    پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۱۰ ب.ظ
  • بخش پیامک
  • #1

    تازه دیپلمشو گرفته بود و دنبال کار می گشت که هزینه ای به خانواده تحمیل نکنه، به هر دری زد تا بلاخره یه کار خوب براش جور شد.😍 خیلی راضی بود و با شوق و ذوق کارشو شروع کرد. بعد از چند روز دیدم دیگه نمیره سر کار، گفتم مرتضی جان، کارتو نپسندیدی؟چرا دیگه نمیری؟ لبخندحاکی از رضایت چاشنی نگاه نافذش کرد و گفت: چرا اتفاقا خیلی هم عالی بود، اما صلاح بود که دیگه نرم! بیشتر کنجکاو شدم که بدونم دلیلش چیه؟ کلی پرس و جو کردم تا اینکه گفت رفیقش بیکار بوده و هماهنگ کرده که اون بره... آخه اون زن و بچه داشته و سخته که یه مرد شرمنده ی زن و بچه اش باشه...خاطره ای از زبان خواهر شهید. #والعاقبة_للمتقین #مرتضی_مسیب‌_زاده

  • #2

    مادرم سر حسین آقا باردار بودن اما هیچکس ازین موضوع اطلاع نداشت. حتی نمیدونستیم جنسیت جنین چیه. یکروز مادر بزرگم تماس گرفتن و گفتن پسرشون یعنی عموی وسطی ما خواب دیده خدا به داداشش (پدر حسین)پسری عطا کرده و اسمش رو مختار گذاشتن. دومین اعزام حسین آقا به سوریه، وقتی بی قراری مادرمو دیدم، خواب عمو رو بهشون یادآوری کردم. گفتم یادتونه نام حسین رو تو خواب عمو مختار گذاشته بودین؟شاید حسین انتخاب شده خدا باشه برای انتقام خون اباعبدالله ولی تو این زمونه. این حرف تاثیر زیادی روی مادرم گذاشت و با خیال راحت تری حسین آقا رو راهی سوریه کردن،به امید اینکه پسرشون جزو منتقمین حسین(ع) باشه. خواب عمو بعد از شهادت حسین آقا تعبیر شد. مدافعان حرم در درجه اول منتقم خون اباعبدالله هستن که خودشون آخرین مدافع حرمشون بودن. به نقل از #خواهر_شهید 🌹 #شهید_حسین‌_معز_غلامی

  • دنبال کنندگان

    سفارش کتاب