تازه از سوریه برگشته، اگر مجروح نمیشد باز هم میماند و با داعش و تکفیریها میجنگید. از بختبرگشتگی مردم مظلوم سوریه میگوید. از اینکه نه امنیت دارند نه شغل و نه آذوقهای.
خیلیهایشان فرار کردهاند، خیلیها در آبهای مدیترانه غرق میشوند و خیلیها برای دور زدن اروپا در سرمای کشنده مناطق شمالی جان میدهند و آنهایی که میمانند در دل ویرانهها با گرسنگی و تشنگی دست و پنجه نرم میکنند. یک روز پیش از برگشتن در خط مقدم در ارتفاعات «خان طومان» و برای از دست نرفتن باغ زیتون زخمی شد و البته جان سالم بهدر برد. امان از آن روز!
روزنامه ایران پس از این مقدمه، آورده است: اسمش «کاظم» است. ۳۵ سال دارد. خانه کوچکی در مرکز شهر دارد. روی مبل نشسته و زیر پای چپ بانداژ شدهاش چهارپایهای پلاستیکی گذاشتهاند تا راحت باشد. دو پسر ۳ و ۵ سالهاش از سر و کولش بالا میروند. البته حق هم دارند، پدرشان را ۲۵ روزی ندیدهاند.
Brigadier Hussein Hamedani served in Syria as an advisor to the Syrian government and also spent the final years of his life safeguarding the sanctity of the holy shrines in Syria and gave his life in that honorable path. General Hamedani was martyred by Takfiri terrorists during anadvisory mission on the outskirts of the Syrian city of Aleppo