
مستند ویژه شهدا
روزایی که پیشم نبود و میرفت مأموریت،
واقعاً دوریش واسم سخت بود
وقتمو با درس و دانشگاه پر میکردم
با دوستام میرفتم بیرون...
قرآن میخوندم...
خبر شهادتشو که شنیدم خیلی ناراحت شدم.
تو قسمتی از وصیت نامه ش نوشته بود:
"زیبای من
خدانگهدار..."
اوج احساسات و محبتش بود
بیقرار بودم حالم خیلی بد بود ، هر شب با خدا حرف میزدم
التماس میکردم که خوابشو ببینم که ازش بپرسم... چرا رفت و تنهام گذاشت؟؟