ملازمان حرم 313 شهدای مدافع حرم :: ملازمان حرم 313
امروز : {پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳}

کتابخونه وب ملازمان حرم 313

در کتابخونه وب ملازمان حرم 313 کتاب های پیرامون موضوع مدافعان حرم در دسترس اند و میتوانید آنها را تهیه و خریداری نمایید.

شهید حرم

سایت شهید حرم سایتی جامعی پیرامون شهدای مدافع حرم است که در جهت شناساندن شهدای مدافع حرم فعالیت دارد.
میتوانید در این سایت اطلاعات مربوط به شهدا را مشاهده و همچنین از آنها استفاده کنید.

زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. (مقام معظم رهبری)

« ملازمان حرم 313 » وبی است برای معرفی شهدای مدافع حرم و نشان دادن اعتقادات استوار و صلابت مظلومانه خانواده‌های آنان؛ شهدای بر آمده از جغرافیای فکری سرزمینی انقلاب اسلامی با همه وسعت آن. از جان برکفان ایرانی گرفته تا مجاهدان عراقی و رزمندگان همیشه حاضر در صحنه حزب الله لبنان. از نبویون اهل سنت ایران گرفته تا فاطمیون و زینبیون افغانستانی و پاکستانی. « ملازمان حرم 313 » پا به عرصه وجود گذاشته است تا نقشی هرچند اندک را در حفظ میراث نسل جدید شهدا ایفا کند.
ایثار حتی موقع خواب!

ایثار حتی موقع خواب!

روز دوم اردوی تاکتیکی رزم در کویر بودیم.
بعد از سپری کردن یک روز خیلی سخت و اجرای پیاده روی برد بلند، دم دمای غروب رسیدیم به نقطه پایانی پیاده روی.
دستور این بود که شب رو اونجا استراحت کنیم و صبح زود دوباره به پیاده روی ادامه بدیم. 
بعد از صحبت های مربیان تاکتیک، قرار شد هر کدام از بچه ها با کمک سرنیزه یا بیلچه زمین رو بکنه تا شب رو داخل اون بخوابه تا هم از سرما و طوفان شن کویر نجات پیدا کنه، هم خودش رو از دید دشمن فرضی پنهان کنه. 
بلافاصله بعد از اتمام صحبت های مربیان ...

 


می‌زنیم و مثل مرد می‌گیریم

می‌زنیم و مثل مرد می‌گیریم

در یکی از عملیات‌ها واقعا خیلی خاص بود.

یادم هست که به ما گفتند باید عملیات انجام بدهید.

شرایط منطقه به صورتی بود که در طول روز آنجا عملیات‌کردن واقعاً سخت بود.

دستور انجام عملیات در ساعت 10 صبح بود که صادر شد.

باید یک روستا را می‌گرفتیم.

من به شرایط اعتراض کردم و ...

 


غذای اضافه

غذای اضافه

من به عنوان مسئول ارکان گردان موقتا به آنجا رفتم و در بدو ورودم با بچه های باصفای شمال آشنا شدم که چند نفر آنها بعدا شهید شدند.

از جمله :شهید بریری،شهید بلباسی،شهید کمالی

یادمه در اوایل انتقالم به گردان با برادر مرصاد آشنا شدم بعد با شهید محمد بلباسی .

با اون صدای گرمش که صحبت میکردند؛وقتی که این شهید بزرگوار غذا را بین بچه ها تقسیم میکرد گاهی اوقات با ایشان به خط میرفتم.

برای رسیدن به خط باید در دو نقطه از جلوی چشم دشمن رد میشدیم؛گاهی اوقات دشمن شلیک میکرد اما به هدف نمیزد.

یک روز که رفتیم خط ...

 


افغانی های نجیبِ مدافع حرم

افغانی های نجیبِ مدافع حرم

میگفت تو اولین ایرانی هستی که اومدی خونمون ...

تو افغانستان همه چی داشتیم
همسرم نظامی بود و تحصیل کرده
تازه ازدواج کرده بودیم و من از اینکه خدا مردی مثل "عباس" رو سر راهم گذاشته بود خیلی شاکر بودم
خیلی دوستش داشتم
خیلی دوستم داشت

عباس همیشه بهم میگفت : تو فقط ازم راضی باش ، دوستم داشته باش، خانوم خونم باش، دیگه هیچی نمیخوام...
عباس تک بود ، یدونه بود ...
نجابتش،مهربونیش،حتی عبادتش، خیلی خاص بود ...
تازه فهمیده بودیم که داریم پدر و مادر میشیم
خوشی هامون داشت کامل و کاملتر میشد ، که یه شب ...

 



باسمه تعالی

إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا 

این آیه در ابتدای پیامی که سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به محضر امام خامنه ای (مدظله العالی) درباره پایان سیطره شجره خبیثه داعش منتشر کرده بودند،به چشم میخورد. براستی که پیروزی درخشان و بزرگی به جبهه مقاومت بخشیده شد.

البته همانطور که امام خامنه ای (مدظله العالی) در دیدار اخیرشان فرمودند نباید از کید دشمنان غافل شد،بنابراین همه ما همچنان وظیفه داریم در مقابل کید دشمنان ، درمقابل وقاحت دشمنان و در مقابل توقعات بیجای دشمنان و همچنین توطئه های روز افزون آنان با کمال قدرت و استقامت و تا آخرین قطره خونمان بایستیم و امام خمینی (ره) چه زیبا فرمودند: تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.

در رابطه با وب ملازمان حرم 313  . . .

 


شهید فاضل صبحی


یکی از فرماندهان یگان ذوالفقار، انسانی مومن و خوش قد و قامت با نام مستعار « ابوهاجر » بود.

او سالها مشغول مبارزه با صدامیان بود. بعد از آن افتخار می کرد که از فداییان امیرالمومنین و از محافظین و خادمین حرم ایشان در نجف گردیده.

وقتی اخبار حمله تروریست ها را در سوریه شنید خونش به جوش آمد. دیگر تحمل جایز نبود. با چند نفر دیگر از دوستانش راهی سوریه شد و در گروه ذوالفقار مشغول فعالیت گردید.

 



همسر شهید مدافع حرم «غازی علی ضاوی» خطاب به رژیم صهیونیستی:

با کشتن ما، هر لحظه ما را قوی تر می کنید!

 



رویاهای زهرا کوچولو از هر واقعیتی، واقعی تره! 
برشی از زندگی پس از شهادت شهید مدافع حرم «علی یزدانی» را اینجا ببینید

 



محمودرضا بیضائی، متولد آذر 1360 در شهر تبریز است. او از مربیان بچه های بسیج بود. بسیاری از بچه های پایگاه که دوره های آموزشی بسیج دانش آموزی و دانشجویی را پیش او گذرانده اند خاطرات جالبی از او دارند.

او برای دفاع از حرم های شریف و همراهی با یک تیم مستندساز به سوریه رفت و در روز یکشنبه 29 دی ماه 92 براثر انفجار یک تله به شهادت رسید.

 



 من شبا نمی تونم بخوابم!
 چرا؟!
 آخه دلم برای بابایی تنگ شده!!!

 


صفحات سایت
از دیگر صفحات سایت ما نیز دیدن فرمایید !

محبوب ترین مطالب
  • غایب امروز کنکور کارشناسی ارشد سال ۹۵ + عکس

    جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ب.ظ
  • طرح ختم قران مجید به نیت شهدای مدافع حرم (حتما شرکت کنید)

    پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ب.ظ
  • زیبای من خدانگهدار ...

    چهارشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۹ ب.ظ
  • یادت باشد

    سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۵ ب.ظ
  • آه جانسوز مادر شهید مدافع حرم

    چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۰۹ ب.ظ
  • "عشق،حرم،موتورهزار"(تیزر)

    سه شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ
  • دوره سوم ختم جمعی قرآن کریم به نیت شهدای مدافع حرم(حتما شرکت کنید)

    چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ
  • بازگشت بابای امیرعلی...

    سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ب.ظ
  • فیلم/ بی نیاز به توضیح

    يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ
  • همّتِ مقاومت

    دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۱۹ ب.ظ
  • من حبیب هستم

    جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۱۳ ب.ظ
  • فیلم مستند ویژه شهید مهدی کوچک زاده(بخش سوم)

    دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۷ ب.ظ
  • بعضی ها داعش رو دوست دارند!!

    سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ب.ظ
  • نماهنگ سپر

    چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۱۴ ب.ظ
  • وصیت‌نامه پدری برای فرزندانش از پشت بیسیم مقاومت

    جمعه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۳۸ ب.ظ
  • بخش پیامک
  • #1

    تازه دیپلمشو گرفته بود و دنبال کار می گشت که هزینه ای به خانواده تحمیل نکنه، به هر دری زد تا بلاخره یه کار خوب براش جور شد.😍 خیلی راضی بود و با شوق و ذوق کارشو شروع کرد. بعد از چند روز دیدم دیگه نمیره سر کار، گفتم مرتضی جان، کارتو نپسندیدی؟چرا دیگه نمیری؟ لبخندحاکی از رضایت چاشنی نگاه نافذش کرد و گفت: چرا اتفاقا خیلی هم عالی بود، اما صلاح بود که دیگه نرم! بیشتر کنجکاو شدم که بدونم دلیلش چیه؟ کلی پرس و جو کردم تا اینکه گفت رفیقش بیکار بوده و هماهنگ کرده که اون بره... آخه اون زن و بچه داشته و سخته که یه مرد شرمنده ی زن و بچه اش باشه...خاطره ای از زبان خواهر شهید. #والعاقبة_للمتقین #مرتضی_مسیب‌_زاده

  • #2

    مادرم سر حسین آقا باردار بودن اما هیچکس ازین موضوع اطلاع نداشت. حتی نمیدونستیم جنسیت جنین چیه. یکروز مادر بزرگم تماس گرفتن و گفتن پسرشون یعنی عموی وسطی ما خواب دیده خدا به داداشش (پدر حسین)پسری عطا کرده و اسمش رو مختار گذاشتن. دومین اعزام حسین آقا به سوریه، وقتی بی قراری مادرمو دیدم، خواب عمو رو بهشون یادآوری کردم. گفتم یادتونه نام حسین رو تو خواب عمو مختار گذاشته بودین؟شاید حسین انتخاب شده خدا باشه برای انتقام خون اباعبدالله ولی تو این زمونه. این حرف تاثیر زیادی روی مادرم گذاشت و با خیال راحت تری حسین آقا رو راهی سوریه کردن،به امید اینکه پسرشون جزو منتقمین حسین(ع) باشه. خواب عمو بعد از شهادت حسین آقا تعبیر شد. مدافعان حرم در درجه اول منتقم خون اباعبدالله هستن که خودشون آخرین مدافع حرمشون بودن. به نقل از #خواهر_شهید 🌹 #شهید_حسین‌_معز_غلامی

  • دنبال کنندگان

    سفارش کتاب